هرچند مسئله «تلاش ایران برای دستیابی به تسلیحات کشتار جمعی» همواره از ادعاهایی بوده که از سوی دشمنان انقلاب و در کنار مواردی همچون «نقض حقوق بشر» و «کمک به گروههای آزادیبخش» درطی سالیان سال تکرار شده است، اما به نظر میرسد در طول دو سال گذشته، برای نخستین بار، تمرکز و اجماعی کلی برای اعمال فشار جهت حذف هرگونه فعالیت هستهای جمهوری اسلامی در میان کشورهای غربی پدید آمده است.
شاید بررسی این امر که دلیل این میزان فشار سیاسی و تهدیدات فزاینده چه میباشد، آیا آن را میتوان در حوزه مشروعیت یا عدم مشروعیت تفسیر کرد، یا در زمینه مفاهیمی چون قدرت و اقتدار، در حوصله این نوشتار نباشد، اما آنچه بسیار مهم مینمایاند، آن است که تصمیمگیری مسئولان و تصمیمسازان نظام در این مقطع زمانی، امری است بسیار حساس و حیاتی، که پیش زمینة آن آگاهی از سیر وقایع گذشته و همچنین نوع نگاهی است که کارشناسان همان کشورهای همجبهه، به فعالیتهای هستهای ایران دارند.
کتاب حاضر به همین منظور تدوین و گردآوری شده است. هر چند در زمان نگارش این پیشگفتار تنها ۳ هفته به بررسی پرونده هستهای ایران در اجلاس ماه نوامبر شورای حکام باقی مانده، و مطمئناً تصمیمات و پیشزمینههای منتهی به آنها، نقاط عطف عمدهای در این روند خواهند بود